سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیر گنبد کبود

 



 

این قفل که می بینید حاصل پیگیری خاندان ال سعود و حکومت عربستان سعودی است که جمهوری اسلامی ایران را راغب کرد که این ارامگاه رادرش را قفل بزند به گونه ای که وقتی در خیابان کاشان رد می شدیم در سر در ان ارامگاه ابولولو را می دیدیم اما وقتی به این شهر برای مراسم گلابگیری رفته بودم در کمال ناباوری دیدم که سر در ان کوچه را برداشته اند و تابلوی راهنما را هم رنگی کرده اند و در انتهای کوچه که این ارامگاه قرار دارد را با داربست بسته اند که ماشینی به انجا راه پیدا نکند و در نهایت قفلی می یبنیم که می تواند حاصل دو چیز باشد

تهدید یا امتیاز عربستان سعودی

شنیده بودم که عربستان سعودی به ایران اعتراض کرده که شیعیان عربستان به این منطقه از کاشان می ایند تا قاتل خلیفه دوم مسلمین یعنی عمر را ببیننند. و این مسئله که برای قاتل عمر ارامگاه ساخته شده و مردم زیادی به انجا می روند خاندان ال سعود را بشدت عصبانی کرده بود حال یا به زبان تهدید، قطع روابط یا به زبان دادن امتیاز برای حجاج ایرانی. دولت ایران در این ارامگاه را بست تا شاهد یک پیگیری شدید دیپلماتیکی از سوی عربستان باشیم.

هرچند که به درستی ایران بارها اعلام کرده که این ارامگاه ابولولو هیچ ارتباطی به قاتل عمر ندارد در تاریخ هم مشاهده می شود که قاتل عمر در مدینه کشته شده اینکه چرا این ابولولو به ان قاتل عمر اطلاق شده می تواند محل بحث باشد و اینکه خاندان ال سعود از چه تکنیکی وارد شده تا دولت نهم را وادار کند که این ارامگاه درش بسته شود. هر چند که خشم مردم را می شد در اطراف دیوار های ارامگاه دید انجا که نوشته بودند لعنت بر کسیکه در حرم را بست.




اصغر صمصامی ::: چهارشنبه 86/11/24::: ساعت 9:1 عصر

 توجه به اینکه سالهاست هر وقت احساس قحط الرجالی در انتخابات دست می دهد همه یاد میرحسین موسوی می افتند و غیره، لذا به این سوال پاسخ
 می دهیم که در دوران هرکدام از این سه رئیس قوه مجریه هر اتفاقی در کشور به چه شکل رخ می داد ...

ما در  سالهای گذشته سه رئیس دولت داشتیم که این سه نفر هر کدام هشت سال دولت را اداره کردند(یا در حقیقت فکر کردند دارند اداره می کنند)، این سه نفر به شرح زیر بودند:

1) مهندس میرحسین موسوی(نخست وزیر و رئیس کابینه از 1360 تا‌ 1368)
2) هاشمی رفسنجانی( رئیس جمهور و رئیس کابینه از 1368 تا 1376)
3) سید محمد خاتمی( رئیس جمهور و رئیس کابینه از 1376 تا 1384)

 

ادامه مطلب...


اصغر صمصامی ::: چهارشنبه 86/11/24::: ساعت 8:56 عصر

بیل گیتس:) در عمارت کنگره واشنگتن (پادو) بود.

(راد استوارت:) خواننده سرشناس انگلیسی در های‌گیت در شمال لندن به دنیا آمد و پدر و مادرش روزنامه‌فروشی داشتند. راد استوارت مدتی با باشگاه‌های (سلتیک) و (برنت فورد) کار می‌‌کرد بعد (گورکن) شد. در اوایل دهه شصت با (ویز جونز) خواننده فولکور آشنا شد و به موسیقی روی آورد و یک خواننده خیابانی شد. او دور اروپا سفر می‌‌کرد و آواز می‌‌خواند و پول جمع می‌‌کرد. جالب است بدانید که یک بار به جرم ولگردی از اسپانیا اخراج شد.

(مایکل دل:) موسس و رییس شرکت سهامی کامپیوتری DELL در یک رستوران چینی ظرفشور بود و ساعتی 2/5 دلار دستمزد می‌‌گرفت. او از این تجربه‌اش به نیکی یاد می‌‌کند و می‌‌گوید: (بهترین بخش آن دوران، عقل و منطق صاحب رستوران بود و اگر کمی زودتر به رستوران می‌‌رفتم می‌‌توانستم نهایت استفاده را از او بکنم. او به کارش افتخار می‌‌کرد و به هر کسی که از در رستورانش وارد می‌‌شد اهمیت می‌‌داد.

شون (دیدی) کومبز: هنرپیشه و خواننده آمریکایی (روزنامه‌ پخش‌کن) بود. در آن زمان او دوازده سال داشت و شاید هرگز فکر نمی‌‌کرد این شغل آغازی برای رسیدن به وضعیت کنونی اوست. او از همان ابتدا بلند پرواز بود.

(پول پوت:) کامبوجی قبل از این‌که یک خیانت‌کار جنگی معروف و جهانی شود، (سالوت سار) نام داشت. او در جوانی در رشته نجاری و مهندسی رادیو تحصیل می‌‌کرد و بالاخره یک (معلم) شد و در یک مدرسه خصوصی در (پنوم پنه) تدریس می‌‌کرد ولی به خاطر گرایش به کمونیسم اخراج شد. پس از آن او نام خود را به (پول‌پوت) تغییر داد و عضو فدایی حزب کمونیسم کامبوج شد. سال‌ها بعد او فرمانده ارتش (خمر سرخ) بود و در چهار سال حکمرانی بیش از یک میلیون کامبوجی را کشت.

(اوپرا وینفری:) مجری سرشناس آمریکایی در (می‌‌سی‌سی‌پی) به دنیا آمد. پدر و مادرش بیش از حد جوان بودند و به همین خاطر مادربزرگش به او رسیدگی می‌‌کرد. او از سه سالگی خواندن و نوشتن را به اوپرا آموخت و او را به کلیسای محلی فرستاد. او می‌‌توانست آیات انجیل را به خوبی از حفظ بخواند. در شانزده سالگی یک روز در مسابقه رادیویی شرکت کرد و برنده یک ساعت مچی شد. وقتی برای گرفتن جایزه خود به ایستگاه رادیویی شهر رفت، مطلبی را برای تهیه‌کنندگان خواند و از همان زمان با حقوق صد دلار در هفته به عنوان (خبرنگار) استخدام شد.

(تری هچر:) هنرپیشه هالیوود در پنج سالگی توسط شوهر خاله‌اش مورد آزار قرار گرفت و به همین‌خاطر مبتلا به مشکلات روحی شد. وقتی کمی بزرگ‌تر شد به تحصیل در رشته بازیگری پرداخت ولی اولین شغل هچر در سال 1984 شغلی عجیب بود. او (تشویق‌کننده) تیم راگبی (سان فرانسیسکو )49 بود و به خاطر آن پول می‌‌گرفت.

(آدولف هیتلر:) در کودکی به مدرسه کلیسا می‌‌رفت و آرزو داشت کشیش بشود ولی در سال 1903 و پس از مرگ پدر از مدرسه بیرون انداخته شد. سپس به رشته هنر پرداخت ولی به دلیل بدقول بودن دو بار از آکادمی هنرهای زیبای وین اخراج شد. آدلف خسته، تنها، جوان و غمگین شب‌ها را در پانسیون می‌‌گذراند و برای پول درآوردن (نقاشی) می‌‌کرد و کارت پستال می‌‌کشید. اگر جنگ جهانی اول شروع نمی‌‌شد شاید او یک نقاش شکست‌خورده می‌‌شد.

ولی پس از شروع جنگ هیتلر قلم را کنار گذاشت و اسلحه به دست گرفت و به ارتش آلمان پیوست. او آنقدر از جنگ لذت می‌‌برد که چند سال بعد تصمیم گرفت یک جنگ دیگر به راه بیندازد.

(سیلوستر استالونه:) همیشه آدم خشنی بود. او زمانی (جاروکش قفس شیرها) بود. در پانزده سالگی همکلاسی‌هایش می‌‌گفتند او بیش از همه احتمال دارد که زندگیش را روی صندلی الکتریکی به پایان برساند. او بعدها با فیلم (راکی) به شهرت جهانی دست یافت.

(دن براون) نویسنده رمان معروف (رمز داوینچی) که قبل از ساخته شدن، فیلم آن به زبان‌های مختلف ترجمه شده بود، در یک دبیرستان به (تدریس) مشغول بود.

(جنیفر لوپز:) مدتها قبل از آن‌که به خوانندگی روی آورد و تبدیل به یک ستاره شود هر روز لباس ساده‌ای بر تن می‌‌کرد و به دادگستری می‌‌رفت تا به شغل خود بپردازد چون او یک (مشاور قضایی) بود.

(بنیتو موسولینی:) دیکتاتور فاشیست ایتالیایی برای یک روزنامه کار می‌‌کرد و داستان دنباله‌دار می‌‌نوشت. یکی از داستان‌های او (معشوقه کاردینال) نام داشت که داستان اندوهبار یک کاردینال قرن هفدهمی و معشوقه‌اش را بیان می‌‌کرد.

(فیدل کاسترو:) شایع است که (فیدل کاسترو) رهبر کوبا (بیسبالیست) بود و برای یکی از تیم‌های مهم لیگ آمریکا بازی می‌‌کرد ولی این گفته اشتباه‌است. حقیقت این است که کاسترو فقط در دوران دانشگاه و آن هم در حد معمولی بیسبال کار می‌‌کرد. او در سال 1946 در مسابقات بیسبال دانشگاه‌های حقوق هاوانا مسئول پرتاپ توپ بود و آن کار ساده را هم بد انجام میداد. نکته این‌جاست که به گفته خودش به دانشگاه نرفته بود که توپ بازی کند بلکه رفته بود تا علم (حقوق) بیاموزد.



(ویلیام واتکینز:) رییس فعلی تکنولوژی Seagate در شیفت شب یک بیمارستان روانی کار می‌‌کرد. کار او این بود که مراقب بیمارانی که از کنترل خارج می‌‌شدند باشد.

(بیل موری:) کمدین آمریکایی بیرون یک بقالی می‌‌ایستاد و شاه بلوط می‌‌فروخت. او مدتی نیز پیتزا‌فروشی کرده است.

(راش لیمبو:) مجری معروف رادیویی آمریکا کفش واکس می‌‌زد.

(رابین ویلیامز:) هنرپیشه و کمدین معروف و محبوب هالیوود پانتومیم خیابانی اجرا می‌‌کرد.

(تامی هیل فایگو:) از طراحان بنام و معروف لباس که لباس‌های طرح او امروزه بر تن بسیاری از اهالی سرشناس هالیوود دیده می‌‌شود، زمانی که هیچ فروشنده‌ای حاضر نشد شلوارهای جین طرح او را در مغازه‌اش بگذارد و به فروش برساند در کنار خیابان و پشت یک وانت آنها را می‌‌فروخت.

(جری سینفلد:) کمدین، هنرپیشه و نویسنده آمریکایی تلفنی لامپ می‌‌فروخت.

(دمی مور:) که سال‌هاست دوستدارانش برای گرفتن امضا از او هم به او دسترسی ندارند؛ زمانی برای یک مغازه ظروف کرایه کار می‌‌کرد.

(جنیفر انیستون:) پیش‌خدمت رستوران بود.

(براد پیت) شوهر سابق جنیفر انیستون و همسر فعلی آنجلینا جولی یخچال حمل می‌‌‌کرد.

(گارت بروکس:) چند ماه قبل از این‌که رکورد جهانی را در موسیقی بشکند، فروشنده یک مغازه چکمه‌فروشی بود.

(جک نیکلسون:) بازیگر قدیمی هالیوود در پستخانه کار می‌‌کرد.

(استفان کینگ:) نویسنده، در یک مدرسه (سرایدار) بود و وقتی داشت کمدهای دانش‌آموزان را تمیز می‌‌کرد داستان اولین رمانش به ذهنش خطور کرد.

(هریسون فورد:) نجاری میکرد و به این کار خیلی علاقه داشت. او هنوز هم هر وقت فرصتی داشته باشد به چوب و نجاری روی می‌‌آورد.

منبع: http://www.prodigy.blogsky.com




اصغر صمصامی ::: چهارشنبه 86/11/24::: ساعت 8:51 عصر

آیا عروس قرآن را می شناسید؟
سوره الرحمن دارای 78 آیه بوده و در مدینه نازل شده است . اما کاظم از قول رسول اکرم (ص) فرمودند هر چیزی را عروسی است و عروس قرآن سوره الرحمن است



اصغر صمصامی ::: سه شنبه 86/11/23::: ساعت 10:54 عصر

کلمه پروکسی Proxy که امروزه زیاد شنیده می شود و همه جا مترادف با فیلتر و محدودیت بیان می شود.
اما فیلتر چیست ونحوه کار آن به چه صورت است ؟ Proxy Server معمولا به عنوان بخشی از دیوار آتش سرویس دهندگان اینترنت مورد استفاده قرار می گیرد و نحوه کار آن به این صورت است : وقتی که کاربر در یک شبکه محلی می خواهد به یک سرویس دهنده اینترنت دست رسی داشته باشد یک در خواست از کامپیوتر به سرویس دهنده Proxy می فرستد. سپس سرویس دهنده Proxy اطلاعات را از سرویس دهنده اینترنت به کامپیوتر درون شبکه داخلی می فرستد. و به صورت دقیق تر Proxy بسته های اطلاعات یعنی اطلاعات در حال عبور از شبکه را مورد کنترل و برسی قرار می دهد.
(اطلاعات در حال عبور شامل IP فرستنده و دریافت کننده همچنین Protocol مورد استفاده برای ارسال بسته های اطلاعاتی و اطلاعاتی از این قبیل می باشد )و می تواند انتقال بسته های مشخص را از اینترنت به شبکه داخلی و برعکس را مسدود کند. این مطالب یک تعریف بسیار ساده از پروکسی است.



اصغر صمصامی ::: سه شنبه 86/11/23::: ساعت 10:53 عصر

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 6


بازدید دیروز: 146


کل بازدید :134195
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<