کربلا هم شاهد صحنههای عجیبی بود یکی از این عجایب فردی است به نام ضحاک عبدالله مشرقی که با امام شرط میکند در کنارتان هستم اما فقط تا وقتی یاور دارید و هرگاه تنها شدید خواهم رفت !! و درست زمانی که همه اصحاب به شهادت رسیدند شرطش را یادآور شد از امام اذن طلبید و با شکافتن صف دشمن و کشتن دو تن از آنان پا به فرار گذاشت!!
همچنین غلام عبدالرحمن عبدالله انصاری میگوید در کربلا بودم و زمانیکه یاران امام کشته شدند فرار کردم!!
عضویت در این سایت تبلیغاتی رایگان می باشد و شما می توانید به عنوان عضو آزاد در سایت ثبت نام نمایید... سپس با پرداخت حق عضویت بابت خرید تبلیغات ، وضعیت خود را به عضو نقره ای ارتقاء دهید تا بتوانید از مزایای سایت بهره مند شوید و بعد از جذب 5 زیرمجموعه مستقیم که حق عضویت پرداخت کردند ، وضعیت شما به عضو طلایی تبدیل می شود...
زن ملا به عقل خود خیلی مینازید و همیشه پیش شوهرش از خود تعریف میکرد. روزی گفت: مردم راست گفتهاند که دارای عقل سالم و درستی هستم. ملا جواب داد: درست گفتهاند چون تو هرگز عقلت را به کار نمیبری به همین دلیل سالم مانده است!