سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیر گنبد کبود

با سلام خدمت شما همشهریان عزیز در شهر آبپخش و سایر نقاط استانمان بوشهر و بالاخره سراسر کشور و حتی جهان.

می‌خواهم خبر داغی را در اختیار شما بگذارم خبری که غرض از مطرح کردن آن به هیچ عنوان در ضد نظام جمهوری اسلامی و کمک در تحقق اهداف شوم و پلید دشمنان حکومت کنونی کشور عزیزمان نیست و فقط هدف از نوشتن این مطالب گرد کردن مشتی است کوبنده بر دهان سایتها و وبلاگهای مزخرفی که اقدام به نوعی تمسخر و بیان نکردن کل حقیقت درباره گردهمایی وسیع مردم آبپخش و همچنین دنبال کردن اهداف کثیفی است که حقیقت اقدام این گونه وب سایتها تنها دراین است که مردم را از اصل حقیقت گمراه کنند و این هم کار کسانی از شهرهایی است که چشم به پیشرفت شهر آبپخش را ندارند و با آن مخالفند چرا که چشم به مقام و پیشرفت شهر خودشان آنها را کور کرده است که به امید خدا این افراد نسنجیده شکست خورده و حذف خواهند شد لذادراین وبلاگ سعی شده که حقیقت کار را به عنوان یک شهروند آبپخشی که درکلیه جلسه‌های مردم این شهر تاکنون شرکت کرده ام.

 به خدای سبحان سوگند یاد میکنم که در ادای عرایضم از کوچکترین حیله و نیرنگ دریغ کنم همچنین به سیستم فیلترینگ مخابرات اعلام میدارم که اگر این وبلاگ را به علت آشکار کردن حقیقت و حق‌خواهی مردم فیلتر کنند و جمله (مشترک گرامی دسترسی به این سایت امکان‌پذیر نمی‌باشد) را بر این وبلاگ هک کنند خدا را شاهد می‌گیرم که دولت هم این دسیسه‌ها را حمایت می‌کند که ان شاالله اینطور نیست.

حقیقت اینست که مردم شهری به نام آبپخش که در شهرستان دشتستان و در استان بوشهر واقع گردیده است به مدت 8شب تا امشب یعنی مورخ 2/12/86 می‌باشد باشور عجیب و زیبایی برگزار گردیده است. مردم دراین جلسات خواستار بخشداری مستقل می‌باشند زیرا دوشهر مجاور آنها مثل شبانکاره و سعدآباد از نعمت بخشداری مستقل برخوردارند. این در حالی است که شهری که دو برابر جمعیت این دو شهر را دارد از بخشداری برخوردار نیست و از بخشداری شهری دیگر استفاده می‌کند.

آیا این حق است آیا دولتی که وجودش را بر پایه و شعار عدالت‌خواهی و عدالت‌محوری گذاشته‌اند. وجدانتان را قسم می‌دهم تو را به خدا این است. آیا مردمی که اولین شهید استان در این شهر جانش را فدای میهنش کرد. حال اینگونه باید پاسخ داده شود؟ آیارزمنده‌ای که برای کشورش اینگونه در جبهه نبرد می‌جنگید می‌بایست اینگونه دلش از مسئولان استانش خون شود؟

دلم خون شد ازنوشتن این جملات......... آیا باید این مردمی که همیشه در صحنه بودند اینک باید در مقابل مسولان قیام کنند و نارضایتی نشان دهند و مرد و زن پیر وجوان و کودک در اماکن مقدس مساجد جمع شوند و شعارسردهند؟

آیا باید استاندار یک ملت همانا رئیس‌جمهور مردم در آن استان، مردم یک شهر را مورد بی‌مهری و شهر دیگر را مورد احترام و بین مردم تفاوت قائل شود؟

آقای افراشته استاندار محترم استان بوشهر می‌بینید که مردم شهر آبپخش از شما چیز زیادی نمی‌خواهند فقط حق مسلمشان را می‌خواهند مگر مردم کشور و ما در شعارهایمان از انرژی هسته‌ای که حق مسلم‌مان است دفاع نمی‌کنیم؟ اینک بخشداری نیز حق مسلم مردم شهر آبپخش است.

پس اگر خواستار اجرای عدالت هستید این حق را به آبپخش تحویل دهید. چرا بخشداری شهر شبانکاره در هفتمین جلسه ما آن هم با دعوت کردن حضور بهم رساند در حالی که از شب اول هم به خدا سوگند بی خبر نبود می‌دانید چرا؟ زیرا از جدا شدن آبپخش ازشهرشان و رسیدن به حق این شهر در هراس بودند و در آمدنش هیچ جواب قانع کننده‌ای نداد و آقای افراشته چرا شما در نماز جمعه فردا یعنی مورخ 3/12/86 در آبپخش شرکت نمی‌کنید؟

آیا مسئله و فاجعه‌ای وحشتناک‌تر و مهمتر از این قیام در استان رخ داده است یا اینکه جوابی برای مردم نداشتید؟ زیرا می‌دانستید این مردم هستند که حق را می‌گویند و شما متکبرانه پاسخ زننده که در شأن یک استاندار متعهد نیست پاسخ زننده(نه)را دادید یا اینکه می‌ترسید؟ آیا شما باید مردم را راضی کنید یا امام جمعه شهری دیگر؟

آقای افراشته بایدساعت 8 فردا در مصلای نماز جمعه آبپخش سخنرانی کند یا آقای رستگار؟ ساعت ?? ظهر آقای افراشته (استاندار) دیگر چنان نفرتی در کل استان از شما دارند که به جاست که خود از حکم استانداری استعفا دهید یا مشکل مردم را حل کنید و بهانه بی‌جا نیاورید (این طور که پیداست همه کس به درد استانداری و فرمانداری نمی‌خورند)

اگر به آبپخش بخشداری دادید که به خیر ولی اگر حق مسلم این شهر را ندادید:

1- مردم در انتخابات مجلس در منطقه شبانکاره شرکت نخواهند کرد و نه دیگر ستاد انتخاباتی در این شهر می‌زنند و نه به کاندیدایی اجازه سخنرانی در اماکن عمومی و حتی منازل را دراین شهر می‌دهند زیرا از آنها نفرتی عمیق دارند.

2 -اقدام به تعطیلی مدارس و اداره‌جات و بانکهای شهر آبپخش می‌کنند

3 - جاده اصلی یعنی جاده اتصالی برازجان به گناوه و در حقیقت جاده اصلی استان بوشهر به استان خوزستان را خواهند بست و با کفن در جاده حاضر خواهند شد و اگر کلانتری و خصوصا یگانهای ویژه نیروی انتظامی دخالت کردند اگر سربازی در این حادثه شهید شد سربازی غیورتر و شجاعتر جای آن را خواهد گرفت و خود بنده اگر کار به جایی کشید که می‌بایست در بستن جاده اصلی قیام کنم و کردم آنچنان بر عمل خود ایستادگی خواهم کرد کما اینکه در این راه شهید شوم. مردم شهر آبپخش یکدسته و متحد می‌گویند که امام خمینی قیام در مقابل ظلم را به آنها آموزش داده است و یکدسته و متحد فریاد می‌زنند (((الله اکبرالله اکبر الله اکبر خامنه‌ای رهبر مرگ بر ضد ولایت فقیه مرگ بر امریکا مرگ بر اسرائیل مرگ بر منافق)))

بنده اضافه می‌کنم "مرگ براستانداری که ضایع شدن حق شهری را در استان زیر نظرش ببیند و مانند/کران و کوران ولالان/به آن بنگرد" و شما ای مردم از کار خود دست بر ندارید که گرفتن حق و پیروزی نزدیک است درود بر مسوول حق‌طلب که در استان ما کمرنگ شده و آفرین بر مردمی که برای گرفتن حق خود اینچنین ایستاده‌اند. ما زیر ذلت و خواری نمی‌رویم (امام حسین ع)

لطفا در مورد مطالب ذکر شده نظر دهید تا آن را در وبلاگ به نمایش بگذاریم در ضمن در نوشتن نظران هم هیچگونه محدودیتی ندارد هر شکایت و گله‌ای و هر نظر و پیشنهادی دارید بسم الله هر چه میخواهد دل تنگت بگو....از اینکه به علت کمبود جا از تصویراستفاده نکردیم واقعا پوزش می‌خواهیم.

منبع: http://www.omatabpakhsh.blogfa.com/




اصغر صمصامی ::: سه شنبه 86/12/7::: ساعت 11:33 عصر

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 240


بازدید دیروز: 27


کل بازدید :133152
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<